خبرهای داغ:
یادداشت |

چرایی ضرورت هم افزایی رسانه های همسو با رسانه ملی در برابر موشک شایعات و تخریب 

برای خنثی کردن اتحاد دشمن در همسوسازی رسانه های جهان علیه ایران، رسانه های همسوی نظام باید حول محور رسانه ملی که دارای مرجعیت رسانه ای است خود را منسجم کرده و با هم افزایی، علاوه بر هدايت افکار عمومی، نقشۀ جبهه واحد رسانه ای استکبار جهانی را خنثی کنند.
کد خبر: ۹۶۳۶۵۳۲
|
۲۶ مهر ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۸

خبرگزاری بسیج _ هادی ابراهیمی کیاپی در یادداشتی نوشت:

تردیدی وجود ندارد که رسانه ملی در عرصه فعالیت های حرفه ای و روایت ها و میدان داری عرصه های خبری و  پیشتازی در وادی مستندسازی ها و گزارشگری ها، در خط مقدم قرار دارد و مرجعیت رسانه ای رسانه ملی ایجاب می کند که نه تنها با بکارگیری همه توانمندی های سازمانی خویش، بلکه با همراه کردن مجموعه توانایی ها و موقعیت های سایر رسانه های همراه و هم اندیش در یک فرایند هم افزایانه، امکان قوی تر شدن و توسعه و تعمق قلمرو تحت پوشش رسانه ای خود را فراهم آورده و با یک تیر، چند نشان هدف گیری می شود.

رسالت رسانه ملی در این مقطع زمانی، به اندازه ای سنگین است که در برابر حداقل ۳۰۰ شبکه تلویزیونی فارسی زبان اعم از ابررسانه ها و شبه رسانه ها، به تنهایی قدعلم کرده و به تنویر افکار تحت هجوم داخلی و منطقه ای می پردازد، تنهایی رسانه ملی، غربت ناروایی است که بواسطه غفلت رسانه های همراه و نیز نفرت نظام سلطه از حقیقت پردازان بر جبهه انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت اسلامی تحمیل می شود.

ایجاد یک ائتلاف رسانه ای و غربت زدایی از نظام جمهوری اسلامی که همچنان علم شهدای بزرگواری مانند سردار دلها حاج قاسم عزیز، ابومهدی المهندس، عماد مغنیه، اسماعیل هنیه و سیدحسن نصرالله عزیز و دیگر شهدای بنام و بی نام مقاومت را برافراشته نگه داشته، یک رسالت دینی و انقلابی است.

دشمنان ما که در خلق تاکتیک و تعیین استراتژی علیه ما ید طولایی دارند، حساب شده تر از همیشه بجای جنگ های واحد و تک موضوعیتی، به جنگ ترکیبی روی آورده و در میان جنگهای همزمان شامل جنگ نرم، جنگ اقتصادی، جنگ اطلاعاتی، جنگ روانی، جنگ‌سیاسی، جنگ دیپلماسی، جنگ فرهنگی، جنگ اجتماعی، جنگ نظامی، جنگ حقوقی، جنگ رسانه ای و جنگ روایتها، قطعا جنگ رسانه ای، یکی از گسترده ترین و عمیق ترین جنگهایی است که با سنگین ترین هزینه ممکن با موضوعات متنوع و کاملا به روز شده در جریان است و سنگر به سنگر و خاکریز به خاکریز، دوسوی این جنگ، در تکاپوی تحقق فتح الفتوح یعنی تسخیر فکری نیروهای مستقر در خط مقدم و جمعیت منتسب به آنها هستند.

فراخوان توانمندی ها و شناسایی توانایی ها، مقدمه عملی برای تحقق همان هم افزایی رسانه ای است که طی آن رسانه ملی با تأسیس قرارگاه بزرگ رسانه ای، می تواند در تداوم ایفای نقش مرجعیت رسانه ای، عملیات به عملیات، برای رسانه های همراه اعم از رسانه های مکتوب و مجازی، تعیین وظیفه نموده و با تقسیم کار هوشمندانه، به حکمرانی جزیره ای رسانه ها پایان داده و یکی از کارآمدترین ائتلاف های رسانه ای را در عصر رسانه محوری حکمرانی ها بنیان گذاری کند.

تهاجم لاینقطع بیگانگان و‌ معاندان به رسانه ملی با انکار واقعیتی بنام برخورداری از هیمنه ۷۰ درصدی مخاطبان و تحریم های چندگانه ریاست رسانه ملی در بازه زمانی کوتاه و ایجاد آن همه محدودیت های فنی و غیرفنی برای رسانه ملی، دقیقا ناشی از درک درست جبهه نظام سلطه از نقش بی بدیل رسانه ملی در خنثی سازی و مغلوب کردن جنگ‌ رسانه ای در سالهای اخیر است.

یک لحظه تصور کنید که:
۱-اگر رسانه ملی با این قدرت روایتگری و روایت اولها و این همه نقش آفرینی نبود، الان میزان آگاهی افکار عمومی جهان از غزه و لبنان تا چه اندازه و چگونه بود؟
۲-اگر رسانه ملی نبود الان وضعیت جهانی ایران پس از جنگ ترکیبی چگونه بود؟
۳-اگر رسانه ملی نبود الان دشمن تا چه اندازه از توانایی نظام ما و جبهه مقاومت باخبر میشد و کدام رسانه ایفاگر این نقش بازدارندگی بود؟
۴-اگر رسانه ملی نبود، الان سرنوشت طرحهایی مثل اجرای واکسیناسیون کرونا، طرح عقب نشینی از سواحل دریا، طرح پایان دادن به امضای طلایی و صدور آسان پروانه های اشتغال و دهها طرح و برنامه و خبر و … به کجا می انجامید؟

قطعا اتاق فکر مشترک این رسانه ها، بی دلیل به استراتژی تخریب رسانه ملی و تحریم مدیران ارشد آن به هر بهانه ای تن در نداده و برآورد قطعی آنها قدرت میدانی قابل ملاحظه رسانه ملی هم در ترویج مواضع و آرمانهای نظام و هم در توقف و تحدید اهداف شوم استکبار جهانی از طریق بیدارسازی ها و هشداردهی های منطقی بر مبنای خبر و گزارش و پردازش و مستندهاست.

آنچه که موجب نگرانی است، هم پیمانی و گستردگی تهاجم های رسانه ای آمریکایی ها و هم پیمانان اروپایی و منطقه ای آنها نیست، بلکه نگرانی ما از هم پیمایی قلم های داخلی با قلم های بیگانه است که بعضا تا مرز پادوگری برای آنها و حتی انفعال دربرابر  بیگانگان، سقوط می کنند.

آنچه که برای حقیر مسلم شده است، این حقیقت است که عرصه رسانه، عرصه نمایش ریزش ها و رویش های جمعیتی در ذیل جنگ های رسانه ای است که تبعات و ثمرات چنین جنگی، با میزان بصیرت و بیداری و هوشیاری مخاطبان مستقیم و غیرمستقیم این فضا، قابل بالا و پائین شدن است.

اولین گام چنین ائتلاف استراتژیکی، رسیدن به درک مشترک از جنگ رسانه ای است و عادی انگاران و سهل انگاران، باید از زاویه نگاه مقام معظم رهبری به این قضیه نگاه کرده تا در شناسایی ماهیت مهاجمان، فارغ از هرگونه تساهل و تسامحی، تعلل نورزند و‌ با درایت و بصیرت، به تحلیل اوضاع پرداخته و‌ بر اساس باورهای مشترک، به ضرورت هم افزایی مطروحه اعتقاد پیدا کنند.

گام دوم، ابهام زدایی و اتهام زدایی از رسانه ملی و سایر رسانه های همراه است که متأسفانه هر روز شاهد تهاجم خای متنوع اعم از نفی مشروعیت و موفقیت رسانه ملی با آمارهای ساختگی و استفاده ابزاری از آمارهاست.

یکی از شاخصه های صحت عقل و فهم اجتماعی و سیاسی، درک علت العلل تهاجمات پی در پی و هماهنگ همه رسانه های غیرهمسو و پادوهای آنها در فضای مجازی به رسانه ملی استبنابراین گام سوم، موقعیت شناسی و درک درست ضرورتها و سلسله بایدها و نبایدها و نیز شناسایی تکالیف و وظیفه شناسی است.

گام چهارم، تجهیز شدن به سلاح های مؤثر و پرکاربرد است که بطور نمونه می توان به سلاح وحدت و تعامل موضوعی و تخصصی رسانه های همسو و هواخواهی از رسانه های خط مقدم اشاره کرد.

گام پنجم طراحی عملیاتی فعالیتهای حرفه ای و قرار گرفتن در خاکریزهای تخصصی است که طی آن به تناسب تخصصها و تجربه ها، هر رسانه در سنگری مستقر می شود که بیشترین کارآمدی را از خود به نمایش گذارد و در این رابطه می توان با لحاظ کردن گرایشها و توانایی ها، تقسیم کار نمود و با درایت حرفه ای، رسانه های همسو را یکی یکی در سنگر جنگ اقتصادی، جنگ سیاسی، جنگ نرم، جنگ روانی و سایر جنگ ها مستقر کرد و با آرایش دفاعی، حتی تهاجم را نیز بعنوان بهترین دفاع، در دستور کار قرار داد.

گام ششم، گام ارزیابی عملکردهای پساائتلاف است و طی آن ضمن فایده سنجی، نقاط ضعف و قوت شناسایی شده و علاوه بر افزودن سلسله تلاشها برای جبران مافات و اصرارورزی بر ادامه سیاست های درست و تأثیرگذار، خلاهای موجود شناسایی شده و توسعه حوزه های ائتلافی در دستور کار قرار می گیرد.

گام هفتم گام کاهش تنش ها و افزایش کنش ها بین اعضای جبهه ائتلاف بر اساس حساسیتدها و احتمالا تکروی های خواسته و ناخواسته است.
و بالاخره گام هشتم، گام ارائه برنامه های اصلاحی در بازه های زمانی مصوب جهت برخورداری از کارنامه موفق تر چنین ائتلاف های هوشمندانه است.

وقتی که عملکرد جبهه نظام سلطه را رصد می کنیم شاهد یک هژمونی رسانه ای حتی در انتخاب تیترها، مواضع اتخاذشده، موضوعات پردازشی و تخصیص ستونها بر اساس اولویت های اجتماعی بوده و با فشار هماهنگ بر افکار عمومی، به راحتی ذهنیت های اقشار مختلف را مصادره کرده و با همه اختلاف ها، ائتلاف های تاکتیکی ایجاد کرده و ضمن حفظ قاطبه مخاطبین ثابت، جمعیت خاکستری محیط های هدف را نیز با خود همراه و هم موضع می کنند، آن وقت چگونه است که رسانه های همسوی رسانه ملی، از ایجاد چنین ائتلافی غفلت ورزیده و‌ کمترین اختلاف ها را معیار استمرار فاصله هایی می دانند که موانع ائتلاف هستند و همین فاصله ها موجب باور شایعاتی می شوند که دشمن زیرکانه علیه خودی ها و بطور نمونه علیه رسانه ملی در فضای رسانه ای و مجازی انتشار می دهد.

در شرایط خلا ائتلاف رسانه های همسو، از اولویت ها غافل شده و فرعیاتی را مورد توجه قرار می دهیم که یا صحت ندارند و یا ارزش پردازش ندارند و بدتر اینکه در دام دشمن افتاده و با گم‌کردن مسیر و مقصد، گاهی با تیترهای علیه هم، عملا خودزنی و خودی زنی کرده و گل به خودی می زنیم.

پیشنهاد واضح حقیر این است که با رصد توانایی های خود و رسانه های همسو حول محور رسانه ملی که دارای مرجعیت رسانه ای است، انرژی های پراکنده خود رامنسجم کرده و با این هم افزایی، علاوه بر تجمیع هر چه بیشتر مخاطبان، در هدايت افکار عمومی و جاانداختن مواضع نظام و خنثی کردن جبهه واحد رسانه ای استکبار جهانی موفق تر از گذشته عمل کرده و از پیدایش بسیاری از انحراف ها و اثرگذاری شبهات و شایعات و القائات منفی علیه جبهه انقلاب اسلامی ممانعت به عمل آوریم، هرچندائتلاف نیازمند از خودگذشتگی بیشتر و اولویت دادن به اهداف و منافع ملی ممکن و میسر می گردد و طبعا لحاظ کردن منافع رسانه خاص، یا مانع ائتلاف و یا مانع از ادامه همکاری های ائتلافی خواهد شد.

در پایان تأکید می کنم که ائتلاف رسانه های همسو با رسانه ملی، به شدت با مخالفت و حتی توطئه رسانه های غیرهمسو واقع شده و قطعا شاهد میدانداری قلم های اجاره ای و یا پادوهای قلم به دست در شبه رسانه ها شده و عملیات تخطئه پیشتازان ائتلاف را آغاز کرده و اراده های ائتلاف طلب را سست می کنند و از این رو باید خیلی محکم پای تصمیم خود ایستاده و عقب نشینی نکنیم و هرگونه شک و تردیدی باید قبل از تصمیم گیری مورد کنکاش قرار گیرد.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار